حتی اگر بخواهیم از روی نتایج قضاوت کنیم، نبرد منچستریونایتد و لیورپول دچار استحاله تاکتیکی شده است.

وقتی از استحاله و انقلاب تاکتیکی صحبت می‌کنیم، منظورمان جریان مرسوم در چند بازی اخیر 2 تیم است.در واقع از وقتی فرگوسن، میراثش در منچستریونایتد را برای به دیگران تحویل داد،2 تیم طی 6 فصل اخیر 12 بار در لیگ به مصاف هم رفته‌اند که 5 ییروزی از آن منچستریونایتد شده، 3 بار لیورپول به برتری دست یافته و 4 رقابت هم برنده نداشته است. جالب اینکه 2 تیم تا قبل از حداحافظی فرگوسن از نیمکت شیاطین سرخ تنها یک بار در لیگ برتر به تساوی بدون گل رسیده بودند اما حالا در 3 بازی از 12 جدال اخیر گلی به ثمر نرسیده.این موضوع، اتفاقی نیست و نشان می‌دهد 2 تیم در گذر زمان از رویکرد قدیمی دیکته شده توسط مربیان قبلی فاصله گرفته‌اند و فوتبالی مبتنی بر نتیجه‌گرایی و بر پایه محافظه‌کاری را به نمایش می‌گذارند. هر چند بازی دیروز به خاطر 4 تعویض اجباری (3 تعویض برای منچستریونایتد) در همان نیمه اول نمای تاکتیکی خودش را از دست داد اما این بازی هم امتداد رویکرد قبلی 2 تیم بود؛ رویکردی که یادگار بازدارندگی جا افتاده مورینیو در منچستریونایتد است و بازی سیال و شناور لیورپول را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد. کلوپ تیمش را بر پایه ترکیب اولیه منچستریونایتد به میدان فرستاد اما در همان دقایق پایانی نیمه اول از شدت تعویض‌های اجباری سرگیجه گرفت و نتوانست تاکتیک رقیب را حدس زد. از طرفی طلسم مثلثخط حمله لیورپول مقابل منچستریونایتد باقی ماند. مانه، صلاح و فرمینویی که از بازی بیرون رفت، روی هم فقط یک بار دروازه شیاطین سرخ را باز کرده‌اند.این موضوع بیش از خرافه به نوع خاص دفاع منچستریونایتد مربوط می‌شود. دفاع منطقه‌ای به هیچ عنوان چاره مهار مثلث خط حمله لیورپول نیست و تنها قطع کردن ارتباط یک یا 2 ضلع از این مثلث چاره‌کار به نظر می‌رسد؛ کاری که در این بازی توسط مک‌تومینای به خوبی انجام شد. چنین رویکردهایی متعلق به دوره جدید رقابت لیورپول و منچستریونایتد است و برای هواداران، تساوی بدون گل و برای مربیان، امنیت شغلی و دور بودن از اخراج را در پی دارد. بله، برخلاف دوران فرگوسن، بازدارندگی بیش از هر عامل دیگری در نبرد پرافتخارترین تیم‌های انگلیسی تکرار می‌شود؛ برآیند چنین تفکراتی، نتایج صفر بر صفر پرتکرار و کم شدن آمار سکته و ناراحتی عمیق هواداران 2 تیم است!

1977